از دیماه سال ۱۳۹۶ و با شروع مبارزات مردم ایران و پیشروی قیام فرودستان که باعث شد ساختار روحانیت و حکومت مادرسیدی زیر سوال برود مردم ایران در بیش از صد شهر موجودیت این رژیم فاسد مذهبی و کثافت را به تقابل طلبیدند، در این میان چند هزار شاعر و روشنفکر که شاگردان علی عبدالرضایی بودند و طی دورههای آموزشی برای نویسندگی و شاعری با ایدههای آنارشیستی آشنا شده بودند در شروع مبارزات جمعی تصمیم گرفتند وارد میدان عمل سیاسی و مبارزاتی شوند، بیش از یک سال از آن دوره میگذرد. اما کارنامهی این جریان در یک سال گذشته را باید بررسی کنیم. روشنگری همه روزه علیه حکومت ملاشاهی در همهی ابعاد، روشنگری علیه سرمایهداری و نولیبرالیسم مذهبی که تا امروز علیه فرودستان انجام شده است و یکی از دلایل قیام فرودستان هم اکتی علیه این سیاستها بود. روشنگری در مورد زنآزاری و پایمال شدن حقوق زنان و دفاع بیقید و شرط از حقوق زنان. روشنگری دربارهی تخریب محیط زیست وحقوق حیوانات که در نهایت با سانسور کردن این روشنگریها توسط رسانههای داخلی و خارجی باعث شد منابع طبیعی دریای خزر از طرف رژیم ملاشاهی به امپریالیسم روسیه، و … واگذار شود. مثالهای بالا تنها بخشی از روشنگریهای علی عبدالرضایی طی این یک سال بوده است. افشاگری از استمرارطلبان، سطلعنطلبان، آیتالله بیبیسی، صدای امریکا، تلویزیون جون تیوی، ایران اینترنشنال که همهی این رسانهها طی این مدت تلاش کردند مبارزات مردم ایران را برای براندازی جمهوری اسلامی خنثی کنند، از دیگر کارهای برجستهی این جریان بوده و این نهادهای سیاسی را تحت فشار قرار داده است. همچنین دفاع جانانه حزب ایرانارشیست و علی عبدالرضایی از مبارزات کارگران هفت تپه، فولاد اهواز، رانندگان، کولبران، زنان آزادیخواه ایران، دانشجویان و بازنشستگان و شعارهای نوشته شده توسط پارتیزانهای ایرانارشیست در دفاع از شخصیتهایی مثل اسماعیل بخشی در سراسر ایران از مشهد گرفته تا اهواز، از آذربایجان گرفته تا جنوب و نزدیک خلیج فارس، تمام اینها نشان از فعالیتهای گسترده این جریان ریشهدار است. عملیات براندازی سیاسی از نوع نرم مثل شعار نویسی تا سخت مثل آتش زدن دهها پایگاه بسیج و عملیات ایذایی علیه مزدوران رژیم در شهرهای مختلف از دیگر میدانهای مبارزاتی بوده که هیچ کسی اگر پیش داوری و غرضی نداشته باشد نمیتواند هیچکدام از این اکتها را کتمان کند، عکسها و فیلمهای تمامی این اتفاقات موجود است و منتشر شده است و میلیونها آدم آن را دیدهاند. همهی این فعالیتها باعث شده اسم این جریان و علی عبدالرضایی بهعنوان سخنگوی واقعی براندازان در ایران و بهخصوص در بین جوانان جا بیفتد. رژیم ملاشاهی و استمرارطلبان به شدت وحشت کردهاند و میبینند که هر روز محبوبیت این جریان در میان جوانان و اکثریت مردم درحال گسترش است، و دامنهی عملیات آنها چنان است که نمیتوان بهعنوان اتفاقات استثنایی یا هراز گاهی به آن نگاه کرد، این جریان برانداز است و هیچ شوخی در سرنگون کردن جمهوری اسلامی و ایجاد یک دمکراسی مستقیم، مردمی، براساس مدیریت شورایی جامعه ندارد، ولی در وهلهی اول براندازی جمهوری اسلامی، شعار و نقش عمل و تصمیم بدون بروبرگرد این جریان علی عبدالرضایی است. از آنجایی که از این جریان وحشت دارند و ترور جسمی علی عبدالرضایی نیز با توجه به اینکه او ساکن اروپا است و حذف فیزیکی او باعث میشود روشفکران جهان علیه رژیم گارد بگیرند و خرج زیادی برای جمهوری اسلامی به جا میگذارد، در نتیجه امروز ترور نرم و شخصیتی علی عبدالرضایی و حزب ایرانارشیست در دستور کار آنها قرار گرفتهاست
مشخصات این نقشهی ترور:
۱)استفاده علی عبدالرضایی از کلمات تیز یا به زبان عامیانه فحش که پشت این استفاده و تیزی کلمات تئوری منطقی و درستی وجود دارد که درجنگ و مبارزهی اجتماعی طبقاتی تاثیری مهمی دارد و میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. آنها با استفاده از این اشاراتی که علی عبدالرضایی داشته، تلاش دارند که احساسات مردم را به بازی بگیرند و با سکوت و ایجاد یک سد و پرداختن به زندگی شخصی او باعث شوند عملیات و مبارزات حزب ایرانارشیست و علی عبدالرضایی دیده نشود.
۲) هدف این است که فعالیتهای همهجانبه، روشنفکرانه، روشنگرانه، مبارزاتی حزب ایرانارشیست و پارتیزانها در سرتاسر ایران از صحنه به حاشیه پرتاب شود. این نقشهی مشترک بیبیسی، صدای امریکا، دوویچهوله، منوتو و مشتی تودهای مزدور است. روشن است که حکومت بسیار ترسیده و مبارزات بهخصوص مبارزات روزمرهی کارگران، تهیدستان، زنان و دانشجویان از دیماه تا به اینک متوقف نشده و روز به روز جلو رفته و سخنگویان و رهبران این اعتراضات در کارخانه و در شهرها ریسک زیادی را به جان خریدهاند و زندگی زیر سلطهی این رژیم وحشی طاق و تحمل را از همه بریده است و در کنار این مبارزات و همراه آنها، مبارزات هواداران پارتیزانهای حزب ایرانارشیست، حزب برانداز و با زبان براندازی برای حکومت سخت و دشوار است و زمان براندازی جمهوری اسلامی خوشبختانه قطعی نیست ولی نزدیک است، در این شرایط باید هوشمند بود و با قدری ریسک در همهی میدانهای مبارزاتی ظاهر شد و گول مدیا سرمایهداری را نخورد .