سخنی از مترجم: من در برگردان پيشين نوشتم: آيا جليقه زردها خيزش ناتمام قيام کمون 1871 را محتملن بسوی تحقق رهنمون خواهند شد؟ اکنون شواهد عينی بيشتری از فرايند مبارزه نشان میدهد که جليقه زردها بسوی برپائی اداره جامعه توسط مردم يا دموکراسی مستقيم حرکت می کنند. جليقه زردها در قلب سرمايه داری غرب با تشکيل صدها مجالس محلی از پائين گونه جنينی کمون های محلات را بنياد کرده اند. با اميد به دستاوردهای هرچه فزونتر جليقه زردها.
مترجم: مراد عظيمی
از سه ماه پيش که جنبش جليقه زردها عروج کرده وراه ها و اتوبان های فرانسه را مسدود کردند، امانوئل مکرون رئيس جمهور فرانسه در بحرانی ادامه دار فرورفته است. زمانی که جنبش جليقه زردها سربلند کرد، بسياری براين باورشدند که فرانسه وارد يک دوره تعيين کننده تاريخی شده است. عليرغم تلاش های بی وقفه دولت برای سرکوب، تهمت زدن، بدنام کردن وبی اهميت انگاشتن جنبش، از همان ماه نوامبر سال پيش مرتب جار زدند که جليقه زردها در لبه تلاشی هستند، ولی، هنوزمی بينيم قلب جنبش جليقه زردها همچنان می طپد. اکنون چهارده هفته است که هرروز شنبه، جليقه زردها در ده ها هزار نفر به خيابان های شهرها سرازير می شوند. جليقه زردها چهارراه جاده ها و پارکينگ ها را اشغال می کنند و فروشگاه های بزرگ، ايستگاه های پرداخت ورود به اتوبان ها و مراکز حمل و نقل را مسدود می کنند. جليقه زردها مجالس محلی سازمان داده اند، و سيلی از اخبار در فضای مجازی و رسانه ها به راه انداخته اند. همه اين ها ثابت می کنند که جنبش همچنان باتوان پيش می رود. ولی، ازاول شکاکان و ناباورانی بودند که از ديدن اين آدم های ساده لوح و دهاتی مسلک حواشی شهرها ناراحت شدند، که عليه افزايش قيمت بنزين بلند شده اند، و يا با خيزش خرده بورژوازی که ظاهرن از سوی راست افراطی رهبری می شد، مخالفند. امروز، اين مخالفين مجبور شده اند به پذيرند که جليقه زردها ثابت کردند يک شبکه بسيار پيچيده و اعجاب آوری هستند، نه آنچه روز اول شروع شد. حتی سه ماه بعداز اولين تظاهرات، بسيار سخت است دقيقن پيش بينی نمود که اين خيزش مردمی شگفت انگيز چه اثراتی برسيمای فرانسه بر جای خواهد گذاشت. قطعن “مرکز” نئوليبراليسم و راست افراطی تلاش خواهند نمود به سود اهدافشان ازاين جنبش بهره برداری کنند. اما، جليقه زردها تاکنون دست آوردهای زيادی کسب کرده اند. جليقه زردها برخطرات اتوپی نئوليبراليسم مکرون تاکيد نموده و همچنين موجب شدند که توجه جهانی را به ابعاد خشونت پليس جلب کنند، جليقه زردها درهای امکان يک تغيير تاريخی ممکن را گشوده اند. آنها يک جنبش محبوب مردمی هستند که نه برپايه ملی گرائی،ناسيوناليسم، يا پروژه نژادپرستی عليه مهاجرين، بلکه يک افق نوين دموکراسی و همبستگی را سامان داده اند. ما امروز شاهد شکست سياست های پروژه اروپای متحد و سلطه جريانات سياسی درجهان هستيم، که عمدتن طرفدار اتوپی نئوليبرال هستند. برعکس اين جهان بينی ها، جنبش جليقه زردها به نظرمی رسد درميان تمام جنبش های خلقی تنها جنبش مردمی درخلال سال های اخير بوده است که بر پايه ناسيوناليسم وديدگاه نژادپرسی عليه مهاجرين بنا نشده است.حتی، تنها به اين دليل جليقه زردها يک فرصت تاريخی ممکن برای تغيير جهان در اختيار ما می گذارند، نبايد اجازه داد اين فرصت از دست برود.