دیدار پشت درهای بسته و توافق‌های مسکوت

– زمامداران تهران هرچقدر هم که مراتب سرسپردگی خود را به مسکو ابراز کرده باشند، روسیه بطور تاریخی نشان داده که منافع خود را فدای افراد و گروه‌ها و احزاب «برادر» و «اقمار» خود نمی‌کند!

– آمریکا بلافاصله پس از دیدار ترامپ و پوتین در هلسینکی، مایک پمپئو را مأمور کرد تا با ایرانی‌- آمریکاییانی که اکثریت آنها مخالف جمهوری اسلامی هستند به گفتگو بنشیند.

در دیدارهای مهم، به ویژه وقتی به سران کشورهای قدرتمند جهان مربوط می‌شود، همواره آنچه در کنفرانس‌های مطبوعاتی بیان نمی‌گردد، مهمتر است.

در دیدار ولادیمیر پوتین و دونالد ترامپ که روز دوشنبه ۱۶ ژوییه ۲۰۱۸ در هلسینکی پایتخت فنلاند برگزار شد، آنها تقریبا دو ساعت پشت درهای بسته و فقط با حضور مترجم به گفتگو پرداختند. اما هم برخی سیاستمداران و هم بسیاری رسانه‌ها بر روی رفتار پوتین و ترامپ در کنفرانس مطبوعاتی تمرکز کردند که اهمیتی در سیاست عملی و تغییر و تحولات سیاسی به ویژه در خاورمیانه ندارد.

پوتین و ترامپ در دیدار هلسینکی؛ ۱۶ ژوییه ۲۰۱۸

حواشی جنجالی

رییس جمهور آمریکا تا کنون نشان داده است آنچه به ذهنش می‌رسد، چه بسا بدون فکر و تأمل درباره پیامدهای آن بر زبان می‌آورد. این روش، هم سیاستمداران و هم رسانه‌ها را که به برخی عرف‌ها و پروتکل‌های دیپلماتیک عادت کرده‌اند، در ارزیابی حرف‌های وی دچار سردرگمی می‌کند. نهایتا اما با وجود همه جنجال‌هایی که ممکن است بر سر گفتار و رفتار دونالد ترامپ به راه بیفتد، آنچه اهمیت دارد، سیاست عملی دولت آمریکا و نتایجی است که از آن حاصل می‌شود.

پوتین و ترامپ در دیدار هلسینکی؛ ۱۶ ژوییه ۲۰۱۸

هنوز ترامپ و پوتین صحنه‌ی کنفرانس مطبوعاتی را در هلسینکی ترک نکرده بودند که سیاستمداران آمریکایی به ویژه دمکرات‌ها و همچنین برخی جمهوریخواهان از اینکه رییس جمهورشان در برابر پوتین «کوتاه» آمد، جنجال به راه انداختند. رسانه‌های اروپا نیز آتش بیار معرکه شدند و در صحنه‌ی رقابتِ به ویژه اقتصادی، از جمله بر سر بازار خاورمیانه که ایران یکی از مهمترین‌‌‌ شاخص‌های آن است، نورافکن‌های خود را روی ترامپ درشت‌اندام در برابر پوتین ریزاندام تنظیم کردند تا هر چه بیشتر آمریکا را کوچک و وارفته و روسیه را بزرگ و متکی به نفس نشان دهند. هر چه بیشتر از گزارشگران درباره محتوای این دیدار و نتایج آن پرسش می‌شد، آنها که از مذاکرات پشت درهای بسته خبری نداشتند، با اصرار بیشتری به «رفتارکاوی» پوتین و ترامپ می‌پرداختند!

همزمان رسانه‌های این سوی جهان از واکنش سیاستمداران و مفسران آمریکا درباره عدم واکنش شدید و ندادن پاسخ «دندان‌شکن» و حواله‌ی «مشتی محکم» از سوی ترامپ به دهان پوتین درباره مداخله روسیه در انتخابات آمریکا انباشته شد! اینکه چرا نمایندگان رسانه‌ها رنج سفر به هلسینکی را بر خود هموار کردند تا از سران آمریکا و روسیه درباره چیزی بپرسند که بارها در انواع و اقسام رسانه‌ها نشخوار شده، و کسی هم نمی‌تواند توقع داشته باشد که این دو سیاستمدار در هلسینکی «حقیقت» را چون وحی آسمانی بر این خبرنگاران نازل کنند، خود جای پرسش درباره ضریب هوشی این خبرنگاران دارد! گویی کنفرانس مطبوعاتی هلسینکی، رینگی بوده است که دو طرف می‌بایست یکدیگر را خونین و مالین می‌کردند تا تماشاگران به وجد آمده و با جانبداری از یک حریف، شرط‌بندیشان برنده شود. اما پوتین خونسرد حرف‌های همیشگی‌اش را درباره مداخله در انتخابات آمریکا تکرار کرد و ترامپ هم «یقه»ی او را نگرفت!

پوتین و ترامپ در دیدار هلسینکی؛ ۱۶ ژوییه ۲۰۱۸

فایده‌ی این جنجال اما برای همه طرفین این بود که آنچه پشت درهای بسته گفته و احتمالا توافق شد، همچنان نامعلوم ماند!

متون مسکوت

و اما بی‌تردید یکی از موارد گفتگو و توافق احتمالی در نشست دوساعته‌ی هلسینکی درباره خاورمیانه و به ویژه جنگ سوریه و سرنوشت جمهوری اسلامی بوده است. در این گفتگو حتما رفت و آمدهای اخیر بین اورشلیم و مسکو و همچنین پیغام و پسغام‌های خامنه‌ای و پوتین با توجه به تحولات عربستان و عراق مورد مبادله قرار گرفته‌اند. وضعیت اقتصادی و اعتراضات اجتماعی همواره یکی از عوامل تنظیم مناسبات کشورهای دیگر با یک حکومت است. رهبری و زمامداران جمهوری اسلامی هرچقدر هم که روسوفیل باشند و مراتب سرسپردگی خود را به مسکو ابراز کرده باشند، روسیه بطور تاریخی از دوران تزاری تا حکومت شوروی، نشان داده است که منافع خود را فدای افراد و گروه‌ها و احزاب «برادر» و وابسته و همچنین «اقمار» خود نمی‌کند! اگر مشکلی هست نه در تفکر منطقی و عقلانی و منافع ملی روسیه و حکومت‌های آن، بلکه در ساده‌اندیشی این افراد و احزاب و حکومت‌های روسوفیل است که چنین تصور نابجایی از حمایت‌های این کشور دارند! درست همانگونه که خود جمهوری اسلامی نیز بقا و منافع خود را فدای امثال حوثی‌ها و حزب‌الله لبنان و شبه‌نظامیان دست‌پرورده‌ی خود و حتی دفاع از حرمین و بشار اسد هم نمی‌کند! چنانکه علی‌اکبر ولایتی مشاور علی خامنه‌ای در سفر اخیرش به مسکو گفت اگر عراق و سوریه [بخوانید روسیه!] بخواهند فورا خارج می‌شویم!

هیچ دلیل منطقی وجود ندارد که روسیه و همچنین سوریه و عراق، همراهی با کشورهایی مانند آمریکا و اسراییل و عربستان را به عنوان فاکتورهای تعیین‌کننده در سیاست و اقتصاد جهانی و منطقه‌ای، به یک نظام پادرهوا ترجیح ‌دهند که نه تنها مردم‌‌اش نیز از آن منزجر هستند، بلکه ساختارش هم از سر تا پا شکاف برداشته و بدنه‌اش دچار ریزش روزافزون است.

از آن سو، ترامپ رییس جمهور آمریکا و پمپئو وزیر امور خارجه‌اش بارها عدم دلبستگی خود را به جمهوری اسلامی ابراز و با بندبازی بین «تغییر رژیم» و «تغییر رفتار رژیم» به تکرار پشتیبانی خود را از «مردم ایران» اعلام کرده‌اند. این البته سبب دلگرمی است و در مقایسه با دولت‌های پیشین آمریکا، به ویژه دولت باراک اوباما، مردمی را که جانشان از مشکلات عدیده‌ی اجتماعی و اقتصادی به لب رسیده، امیدوار می‌کند. این پشتیبانی اما تا جایی قابل اتکاست که از یک سو جنبش اعتراضی در ایران مورد تحریف و سوء استفاده قرار نگیرد و از سوی دیگر «سیاست پشتیبانی» با بده و بستان‌های پشت درهای بسته دستخوش اعوجاج نشود. از همین رو رییس جمهور آمریکا نیز می‌بایست اطلاعات کافی درباره جنبش‌های اعتراضی مردم ایران بلافاصله پس از انقلاب و دهه‌ی شصت خورشیدی و سپس اوج جنبش زنان و دانشجویان در دهه‌ی هفتاد و آنگاه جنبش معروف به «سبز» در دهه‌ی هشتاد داشته باشد تا بتواند عمق اعتراضات دهه‌ی نود را درک کند! این اعتراضات برخلاف آنچه ترامپ در سخنان اخیر خود گفته و ممکن است حتی برخی از زمامداران نظام نیز با آن همصدایی کنند، با خروج آمریکا از برجام در هشتم ماه مه ۲۰۱۸ (۱۸ اردیبهشت ۹۷) جرقه زده نشده! بلکه برعکس این قضیه درست است: تظاهرات سراسری دی‌ماه ۹۶ که معترضان خطاب به خودی‌های نظام شعار دادند «اصلاح‌طلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا»‌ پیامی رسا برای آمریکا و همچنین اروپا و روسیه بود تا نسبت به سیاست‌های خود درباره رژیم ایران بازنگری کنند! وضعیت جنبش اعتراضی در ایران و منفور بودن رژیم جمهوری اسلامی در میان مردم به ویژه زنان و جوانان، نمی‌تواند مورد توجه سران آمریکا و روسیه در هلسینکی قرار نگرفته باشد.

امروز در شرایطی که اقتصاد ایران در بدترین وضعیت خود در چهل سال گذشته بسر می‌برد و علاوه بر آن بحران آب و برق نیز به نارضایتی‌ها و اعتراضات عمومی به شدت دامن می‌زند، جمهوری اسلامی سوار بر کشتی سوراخ‌اش بجای تعقل و یک سیاست شفاف و مبتنی بر منافع ملی جهت کاهش مشکلات، به فکر استفاده از برگ سوخته‌ی غنی‌سازی اورانیوم به «فرمان مقام معظم رهبری» و بلوف‌های اتمی است که حتی اگر به فرض محال درست هم باشد، بر درستی ادعای آمریکا مبنی بر بد بودن توافق اتمی و برجام صحه می‌گذارد و در نتیجه توافق جهانی را علیه رژیم بیش از پیش منسجم می‌کند.

دونالد ترامپ و مایک پمپئو در نشست دولت؛ کاخ سفید ۱۸ ژوییه ۲۰۱۸

در مقابل بلوف‌های اتمی جمهوری اسلامی، آمریکا بلافاصله پس از دیدار ترامپ و پوتین در هلسینکی، مایک پمپئو وزیر خارجه ایالات متحده را مأمور کرده تا روز یکشنبه ۲۲ ژوییه با ایرانی‌- آمریکاییانی که اکثریت آنها مخالف جمهوری اسلامی هستند و فقط در راه و روش عبور از آن اختلاف دارند، به گفتگو بنشیند. آن هم در حالی که یکی از مقامات حکومت ایران مدعی است ترامپ سال گذشته بارها درخواست گفتگو با روحانی را داشته است. اگر این ادعا نیز درست باشد، چرخش سیاست آمریکا از تلاش برای گفتگو با رییس دولت یک حکومت دینی و سرکوبگر به پشتیبانی از جنبش آزادیخواهانه مردم و گفتگو با مخالفان متنوع رژیم تهران نمی‌تواند خبر خوبی برای مسافران و ناخدای فرسوده‌ی کشتی شکسته‌ی جمهوری اسلامی در توفان و تلاطمات اجتماعی باشد.

الاهه بقراط


تلگرام ایرانارشیسم‌نیوز:

 Telegram.me/iranarchismnews 

اینستاگرام ایرانارشیسم‌نیوز:

 Instagram.com/iranarchismnews 

 

اشتراک بگذارید!