شاشزاده صرفن یک لقب نیست، تیغهی تیز قدرت زبانست علیه زبان قدرت؛ آنجا که ذات پلید سرمایهداری، تقسیم قدرت با فرودستان را تحت لوای ادارهی شورایی برنمیتابد، لغت شاشزاده سد محکمیست که از سیلاب ابژههایی چون «والاحضرت یاسمین» که برای غرقکردن قیام کارگران وارد جریان میشوند، جلوگیری میکند. والاحضرت، علیاحضرت، بالاحضرت! بالانشین، بالادستی، ژن برتر، آقازاده، شاهزاده، ولی فقیه، ولایت عظما، مرجع تقلید، همه و همه ابژههای حکومت نئولیبرالیستی هستند که به این سادگیها میدان را به فرودستان نخواهند داد. دستیابی به انقلاب ساختاری نیازمند یک خواست ملیست. این ارادهی عمومیست که تعیینکنندهی نوع و سطح انقلاب است. در ملتی که فقط تجربه رعیتبودن داشته، این خطر وجود دارد که حتی در انقلابی که بابت آن هزینه داده، صرفن اربابی جایگزین ارباب دیگر شود و والاحضرتهای یاسمین جایگزین ملاحضرتهای مسلمین شوند.
باید باور کرد که با تفکر بردهوار رعیتی و درجهدوم بودن و نداشتن حقوق شهروندی نمیتوان به آزادی رسید. اعتماد به تخصص و توانایی دختران و پسران توانمند ایرانزمین تنها راه برونرفت از منجلاب سرمایهداریست. اگر کارگر هفتتپه فریاد میزند و میخواهد ادارهی کارخانه به صورت شورایی به کارگران واگذار شود، حکومت شورایی یک ایده امتحان پس داده است، اگر رسانه بگذارد!
تا زمانی که رسانه و ژورنالیسم کثیف ایرانی بازیچهی سرمایهداری هستند و زبان قدرت میتواند با شبکههای ماهوارهای و حتی خرید کانالهای تلگرامی و صفحات اینستاگرامی در مخاطب ایرانی، این توهم را الغا کند که سطلعنطلبی همچنان طلبه دارد و دستوری که غیرمستقیم از بالا دیکته میشود تا رعیت از این پس یاسمین خانم را والاحضرت بنامد. این که چرا وقتی بسیاری از دختران ما به جرم آزادیخواهی و دفاع از حقوق انسانی خویش تحت شکنجه بوده و هستند، زنان کارگر نیشکر هفتتپه که نقش پررنگی در تظاهرات داشتند، دختران و همسران کامیونداران و کارگران حقوق نگرفته، معلمان و پزشکان و مهندسین خانم فرهیخته و زحمتکش ما و در یک کلام لیبرتهها و لیبرزنهای ما، همه و همه به یکباره نادیده انگاشته میشوند و یاسمینخانم که هیچ قدمی برای حقوق زن و این سرزمین برنداشته با یک دستور فرمایشی باید مورد عنایت رعیت قرار بگیرد!
از طرفی ژورنالیست ایرانی به خوبی میداند مجبور نیست به این سوال پاسخ بدهد که چرا سلامت روحی و جسمی همسر و مادر و دختر اسماعیلهای بخشی سانسور میشود اما همسر شاشزاده نه!
تهیه شده در تحریریهی حزب ایرانارشیسم
شيخ و شاه، هر دو يك نفرند
