بخشی از سخنرانی علی عبدالرضایی در گروه تلگرامی حزب ایرانارشیسم که توسط یکی از اعضای فعال حزب پیاده شده است.
ما برای عدالت، آزادی و یک جامعهی فاقد تبعیض صد و یازده سال است که درحال جنگیدن هستیم؛ یعنی از انقلاب مشروطه، ملی شدن صنعت نفت، انقلاب سفید، انقلاب پنجاه و هفت، دوم خرداد، کوی دانشگاه، جنبش سبز، قیام فرودستان در دی ماه سال گذشته ما مدام روی این خواستههای انسانی تاکید کردیم. در تمام این جنبشها و قیامها،
در تمام این سالها یک خواسته داشتیم اما مدام یک اشتباه تکرار شده است و آن هم باور به سنت بوده؛ که به اسم سنت پادشاهی و سنت مذهبی آن را میشناسیم. اگر در انقلاب مشروطه ملاها یا همان کاشانیها نبودند، اوضاع ما خیلی بهتر میشد. اگر زمانیکه رضاخان به مجلس حمله میکرد، فریب سنت پنجهزار ساله را نمیخوردیم، دورهی کثیف حکومت پهلوی را تجربه نمیکردیم. اگر فریب سنت هزار و چهارصد ساله ملا را نمیخوردیم، چهلسال بدبختی نمیکشیدیم؛ یا در دوم خرداد باز فریب ملا را نمیخوردیم. خمینی عمامه به سر بود، اما وعدههایش مدرن بودند، اسلام با اصول مدرن منافات دارد، این نکته حداقل چیزیست که روشنفکر در قدم اول باید بداند. اما روشنفکر ایرانی در آن زمان این نکته را نمیدانست و تنها شاملو بود که میگفت، ما از چاله به چاه میافتیم، چون شناخت تاریخی داشت و لااقل صادق هدایت را خوب خوانده بود. نصرت رحمانی نیز مخالفت میکند اما بقیه باور نمیکنند و حتی محمد مختاری و غلامحسین ساعدی همراه با دیگر روشنفکران به دست بوسی خمینی میروند. مختاری را میکشند و ساعدی نیز در تبعید جان میدهد، بقیه هم دچار چنین سرنوشتی شدند. ما تا کی باید این کمدی را ادامه دهیم؟ الان هم چنین وضعیتی داریم، ما از ارتجاع مذهبی خسته شدهایم و باز هم مردم سراغ ارتجاع شاهی رفتهاند. ما مدام بین سیستمهای منارشیستی در رفت و آمد هستین. همه باز فریب میخورند، حالا دوباره همان حرفهایی که کاشانی میزد، همان حرفهایی که سید محمد خاتمی میزد، همان حرفهایی که میرحسین موسوی میزد، همان وعدههایی که خمینی میداد را از زبان رضا پهلوی میشنویم و انگار مردم با این وعدهها خود ارضایی میکنند و خوشحال هستند. پهلوی در جون تیویها و عربستان تیویها، همهجا دارد این وعدهها را میدهد. این فضا را اطلاعات سپاه فراهم میکند چون سرمایهداری مذهبی هنوز آنجا سیطره دارد و جالب است که رضا پهلوی از همین امکان استفاده میکند و تمام تریبونها به خدمتش درآمدهاند. چون قرار است سنت دوباره جایگزین سنت شود!
اگر پای سنت در میان باشد هر اندیشهی مدرنی سرکوب میشود.
البته حالا ما سنت حزب توده را هم داریم.
اگر سنت قبلن محدود به سنت شیخ و شاه بود حالا سنت کمونیست روسی و کمونیست اسلامی نیز داریم. اگر قبلن ما گرفتار دوآلیسم بودیم الان تثلیث را درمیان داریم.
خلاصه اینکه ما طی این سالها به طور کامل همهچیز را از دست دادیم و هر روز مدام نه عقب گرد که فرو رفتهایم. حالا دیگر چیزی برای باختن ندارین که بترسیم. ما به شدت نیاز داریم که دست از سنت بکشیم و هرچه زودتر خودمان را نو کنیم. این امکان پذیر نیست مگر اینکه به روشنفکری و نسل تازه میدان دهیم تا یک حرکت شعوری و انقلابی ساختاری ما را از زیرزمین دنیا بیرون بیاورد.