من هرگز از مستضعف دفاع نكردهام. آنكه مىگذارد به او ظلم شود، آنكه مظلوم است اگر پا بدهد يکكاره ظالم مىشود. ظالم و مظلوم دو روى يک سكهاند و زندگىشان را شعار پيش مىبرد نه شعور! من از به ستوه آمدهگان، از آنها كه مىتوانستند و نشد، مىتوانند و نمىشود، دفاع مىكنم! البته خيلىها توانا هستند اما تنها توان حمله دارند نه مقاومت! اینها قادرند هر کاری انجام دهند اما قادر نیستند بیخیال خیلی کارها شوند. بیهوده نیست که قدرت در ایران موفق شده بین آدمها و تواناییهاشان حد بگذارد. گرچه هنوز پروژه ناتوانسازی علیرغم تلاش شبانه روزی به اجرای کامل در نیامده و هنوز آدمها توان آن دارند كه کاری کنند اما دقيقن همان كار مىكنند كه نبايد. يک عده تنها بلدِ شعارهاى روشنفكرانهاند. بويى از روشنفكرىِ شعورى نبردهاند؛ اينها فقط تيترها را از بر شدهاند وگرنه در حيطهى عمل، ملا چغندرند!
سالهاست كه ميان مايهها و متوسطها دارند در ايران ميداندارى مىكنند. سالهاست كه امپراطورى سطح و ساده لوحی بر همه دارد سلطنت مىكند.اگر در دوره ریاست صوری خاتمی، قدرت در حال اختهسازی روشنفکری بود، در دوره احمدینژاد توانست روشنفکری شعوری و شعاری را به طور كامل يکدست كند؛ طورى كه ديگر نمىشود يک شعورى را بين خيل آدمهاى شعارى شناسايى كرد. ديگر در جهان فارسى زبان خبرى از نخبههاى فرهنگى نيست، همه را چنان تحت فشار قرار دادهاند كه ناگزير خانه نشين شدهاند تا متوسطها و دستسازها بيشتر به چشم بيايند. اگر تا چند ماه پيش فقط رسانههای وابستهى داخل و خارج، دستسازها را توى بوق مىكردند حالا سلبريتىها و آنها كه تقى به توقى خورد و از شهرت كاذب برخوردار شدهاند، علىرغم شعارهاى راديكاليستىشان، به دليل عدم برخوردارى از شعور سياسى و فرهنگى، تابعِ رهنمودهاى چند مافنگىِ تودهاى شدهاند كه اين اواخر جلد عوض كردهاند.
علی عبدالرضایی