در مصاحبه و گفتوگویی که رضا پهلوی در شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال انجام داد، اوج محافظه کاری در کنش و سخنان یک شخصیت سیاسی را شاهد بودیم، وی در صدد بود که خود را ورای گرایشات حزبی و به نوعی بیطرف در مناسبات سیاسی نشان دهد، زیرا احزاب و جنبشها و به طور کلی نظرگاههای سیاسی، همواره دارای اختلاف نظر و دیدگاه هستند و چنانچه رضا پهلوی خود را به یکی از سیستمها و یا عقاید فلسفی و سیاسی نزدیکتر نشان دهد، بالطبع از محبوبیت وی کاسته و همیاری بخشی از بدنه اپوزیسیون را از دست خواهد داد. رفتار محتاط وی تا جایی پیش رفت که؛ “دیانای و ماهیت” فسادهای رژیم جمهوری اسلامی را بیربط به “مذهب و دین” اعلام نمود، در حالی که تمام قوانین و سیستم جمهوری اسلامی و حتی بنمایه قانون اساسی برآمده از مفاهیم دینی است، رضا پهلوی قبل از مصاحبه لازم بود به قانون مجازات اسلامی و قانون مدنی کشور نگاهی بیندازد و ببنید چگونه مذهب و دین از کودکی تا مرگ یک شهروند ایرانی را مهندسی کرده است، اما وی در بزنگاهها و در موقعی که تحلیل یک واقعه را بر عهده دارد، با اعلام اینکه همه نیکو هستند، حتی سپاهیان و جانیان حکومتی، در صدد رفتار قیم مابانه و خوشنامی خود و به وجود آوردن احساس قیمومیت و کدخدایی نسبت به اپوزیسیون است.
وی همواره اعلام میکند نسبت به ایران فردا چشم طمع ندوخته و خواستار منصب و موقعیتی، در نظام سیاسی ایران بعد از جمهوری اسلامی نیست اما با جمله مضحک نیما راشدان که شما امید ۸۵ میلیون ایرانی هستید لبخند خوشحالی و رضایت میزند و ایرادی به این جمله بیپایه وار نمیکند، با این وصف مشاهده میکنیم او در پی خوشنامی برآمده از محافظه کاری و اعلام عفو عمومی و بخشش تمام خائنین به مردم است، در صورتی که رضا پهلوی:
۱_ در جایگاهی نیست که اعلام عفو عمومی را خواستار شود.
۲_ به جهت سواد بسیار پایین تئوریک، که توان پاسخ دادن سلیس و منطقی را از وی گرفته بود، حق اظهار نظر در این حوزه را ندارد.
۳_ این مردم و متخصصین و افرادی که متضرر شدهاند میبایست در مورد حقوق خود سخن بگویند. مثلن در مورد ستار بهشتی و مجازات عاملین قتل وی مادر و حقوقدانان میبایست اظهار نظر کنند.
۴_ در پی قدرت نبودن رضا پهلوی در حد شعار است، خمینی هم قبل از شورش ۵۷ از این قبیل سخنان را مطرح میکرد.
۵_ نشانهها در مورد رضا پهلوی کاملا بیانگر قدرت طلبی وی است، زیرا در غیر این صورت بیپروا مواضع خود را مشخص میکرد و در صدد سخن گفتن محافظه کارانهای که به اصطلاح «نه سیخ بسوزد نه کباب» نبود.
۶_ سوالات از قبل آماده شده بود به نحوی که نفرات مشخصی از وی سوال میکردند و این نشان از ضعف وی، و در عین حال مهندسی و نمایشی بودن این جلسه داشت.
۷_ عدم گفتگوی چالشی و بسنده کردن به سوال و جواب صرف، نشان از عدم جرات علمی و تئوریک رضا پهلوی در تحلیل پروسه انقلاب داشت.
نکته پایانی: رضا پهلوی در مصاحبهای در باب اختلاف فرم و محتوای نظام سیاسی در گذشته، به نظام “جمهوری و پادشاهی” مثالی زد و بیان نمود که: ممکن است نظامی ریاستی باشد مانند جمهوری فرانسه اما دموکراتیک، و نظامی هم در عین جمهوری بودن اما دیکتاتوری مانند؛ حکومت بشار اسد… و ممکن است هم نظامی پادشاهی باشد اما دموکراتیک، مانند پادشاهی سوئد؛ و نظامی هم به اسم پادشاهی اما دیکتاتور، مانند عربستان سعودی…
با اینکه وی در مصاحبه با شبکه ایران اینترنشنال از همین مثال استفاده کرد، اما موقعی که به نام «عربستان سعودی» رسید متوقف شد و با استفاده از عنوان «کشورهای اطراف» منظور خود را در باب اختلاف فرم و محتوا بیان کرد.
این نوع رویکرد به جهت همان محافظه کاری «اقتصادی و سیاسی» است که گفته شد، زیرا تلویزیون ایران اینترنشنال با بودجه سعودی اداره میشود، از این روی به مصلحت وی نبود که نام سعودی برده شود.
این چنین “شخصیتی” توان مقابله با جمهوری اسلامی را ندارد.