اهداف حزب:
«حزب براندازان»، در دوران پیش از براندازیِ حکومت ملاشاهی، تمام تمرکز خود را روی نابودی استعمار اسلامی و سلطنت ملاتاریا گذاشته و از دو طریق نظری و عملی، این هدف را دنبال میکند؛ «بخش نظری»، شامل تحلیلها و افشاگریهای پروپاگانداهای حکومت ملاشاهی و اتاقهای فکر روسیست که هر روزه توسط «علی عبدالرضایی(موتا)» در سوپرگروه تلگرامی حزب براندازان انجام شده و سپس بهصورت فایلهای صوتی و تصویری در اینترنت پخش میشود. معناسازی و تولید گفتمان جدید جهت مقابله با سیطرۀ ۱۴۰۰ سالۀ استعمار اسلامی و همچنین اجرا و توسعۀ گزارۀ «پایان اسلام در ایران»، از دیگر فعالیتهای نظریِ حزب است که نتایج آن در سراسر کشور مشهود است .«بخش عملی» نیز شامل انهدام پایگاههای خرافه و بسیج و ایجاد جنبشهای اعتراضی و شعارنویسی و راهاندازیِ کمپینهایی چون «تحریم فروشگاههای سپاه پاسداران» است. بهطورکلی ما جمهوری اسلامی را حکومتی غاصب میدانیم که کشورمان را اشغال کرده و ایرانیان را به گروگان گرفته است، پس در راه براندازیِ چنین حکومتی، از هر نوع روشی در مبارزه استقبال و استفاده میکنیم.
از آنجایی که مدتیست رسانههای مزدور پارسی زبان بسیج شدهاند تا نظریه پردازی و ادبیاتِ سیاسیِ براندازی را نابود کنند، تا مدتی نام «حزب ایرانارشیست» را به «حزب براندازان» تغییر دادهایم تا فعالیتهای شبانهروزی پارتیسانها در خیابانهای سرتاسر کشور ذیل نام «براندازی» انجام شده و آتِشِ این نامیده را همچنان زنده نگه دارد. حزب براندازان، پس از براندازی، به ناماصلی خود یعنی «حزب ایرآنارشیست» تغییر نام خواهد داد و پس از اینکه مرحلۀ دادرسی را گذراند و مزدورانِ بیوطن را مجازات کرد و میلیاردها دلار سرمایۀ مردمِ ایران را که توسطِ ملاپاسداران ربوده شده، به کشور بازگرداند ،با انقلابی ساختاری، جامعهای مدنی و مبتنی بر اعلامیۀ جهانِیِ حقوق بشر را در ایران بنا خواهد نهاد؛ جامعههای لاییک که از شرِّ خرافات مذهبی رهایی یافته و در آن، مقدمات خلاصی از مذهب فراهم شده باشد، طوریکه تمام مردم ایران بتوانند با برخورداری از عدالت اجتماعی و برابریِ حقوقی و سیاسی، فارغ از هرگونه تبعیض (جنسیتی ،زبانی، قومی، نژادی و ناتوانی جسمی)، آنگونه که شایستۀ یک انسان است، در کنار یکدیگر همزیستی داشته باشند.
از آنجا که حزب براندازان «آزادی» را شرط اول رشد اجتماعی و دو عامل «عدالت» و «برابری» را پشتیبانِ آن میداند و همچنین توجه ویژهای به منافع و امنیِّتِ ملّّی و ثبات سیاسی و یکپارچگی ایران دارد، تحقِّقِ جامعۀ موردنظر را در پنج اصل کلِیِ زیر دنبال میکند:
۱. آزادیِ فردی، آنگونه که هر کس بتواند بودوباش دلخواه خود را داشته باشد، تا جایی که مزاحم بودوباش دیگری نباشد (لیبرتاریانیسم).
۲. برقراریِ عدالتعدالتِ اجتماعی و محرومیتزدایی در کنار احیاء و توجه ویژه به محیط زیستِ در حال نابودی ایران (اکوسوسیالیسم).
۳. ایجاد ساختاری سیاسی، متشکل از دو شیوۀ «دموکراسی مستقیم و غیرمستقیم»، آنگونه که تمام مردِمِ ایران بتوانند در ادارۀ کشور بهطور یکسان دخیل باشند(دموکراسیِ ترکیبی.)
۴. طبقهزدایی و اقتدارستیزی، بهگونهای که هیچکس بر دیگری برتری نداشته باشد و اصل شایستهسالاری در تقسیم کارها، ملاک قرار بگیرد (اکوآنارشیسم).
۵. احیای فلسفه و خرد ایران باستان و بهکارگیری آن در امر کشورداری (حکمت ایرانی).
در راستای دستیابی به اهداف و اجرای پنج اصل ذکرشده ،حزب براندازان دیدمانهایی را ارائه داده که در ادامه به آنها اشاره میشود:
دیدمان اجتماعی:
الف) اولویّتِ اصلی حزب، رعایتِ انسان و حفظ شخصیت و کرامت انسانی است. بههمین منظور ،بر این باوریم که باید در سریعترین زمان ممکن، حداقل رفاهِ لازم جهت یک زندگی متناسب با استانداردهای روِزِ دنیا، برای تمام ایرانیان فراهم شود و خدماتی از قبیل «بیمۀ تأمین اجتماعی، حقوق بیکاری، حقوق بازنشستگی و مسکِنِ متناسب با درآمد» در اختیار همه قرار بگیرد. هیچ شهروندِ ایرانیای نباید به دلیل فقر و جبرِ زندگی، گرسنه یا بیخانمان بماند.
ب) مسئلۀ بهداشت تن و روان و همچنین مسئلۀ درمان، از مواردی هستند که باید هر چه زودتر از حالت بحرانی خود خارج شوند و شرایطی فراهم شود که تمام ایرانیان، از امکان خدمات بهداشتی و درمانی رایگان بهرهمند شوند. پر واضح است که جامعۀ سالم، با تأمین سلامت تمامِیِ افراد جامعه، تحقّق خواهد یافت. همچنین باید شرایطی فراهم شود که سالمندان و بیماران خاص و ناتوانانِ جسمی، بتوانند در حداکثر آسایش به زندگیِ خود ادامه دهند.
پ) از آنجا که نیروی انسانی، باارزشترین سرمایۀ هر کشور و آموزش نیروی انسانی، اصلیترین شرط تحقِّقِ یک کشوِرِ پیشرفته و توسعه یافته است، آموزش و پرورِشِ کشور، باید بهگونهای باشد که به افراد بیسواد بهطور رایگان آموزش بدهد و بیسوادی، بهطور مطلق از بین برود. حِقِ تحصیِلِ رایگانْ از مواردیست که باید برای تمام پایهها از ابتدایی تا دانشگاه (دستکم تا پایۀ متوسطه) فراهم شود.
دیدمان اقتصادی:
در عصر حاضر، شاهد یکهتازیِ «کاپیتالیسم» در تمامی عرصهها هستیم و سرمایهداران و اَبََرسرمایهداران، سیاستهای اصلی کشورها را تعیین میکنند؛ حالا دیگر تمام جنبههای بودوباش هر انسانی، به مفهوم «اقتصاد» گره خورده و لازمۀ تحقّقِ یک جامعۀ آگاه، پیش از هر چیز ،«آگاهیِ اقتصادی» آن جامعه است. پیشتر گفته شد که «حزب براندازان، آزادی را شرط اول رشد اجتماعی میداند» و از آنجا که امروزه در هر کشوری میتوان با پرداخت بهای آزادی، آزادبود، حزبْ برای اولین بار، ترمی به نام «آزادِیِ اقتصادی» را در ادبیات سیاسی خلق کرده، تا تصویر روشنتری از دیدمان اقتصادی خود ارائه دهد .حزب براندازان، آزادیِ اقتصادی را پیششرط هرگونه آزادیِ دیگر میداند و همچنینْ شرط تحّقّق یک جامعۀ پویا را اقتصادی پویا میداند و بر همین مبنا، بر این باور است که:
الف) هر شهروند ایرانی، ضمن اینکه در انتخاب شغل دلخواهِ خود آزاد است، باید بتواند با انجام پنج ساعت کار روزانه، به درآمدی دست یابد که توان پرداخت نرخ آزادیهای موردنظر خود را داشته باشد.
ب) قوانین مالکیّّت، باید به پخش برابر ثروت و آزادیِ اقتصادی شهروندان کمک کند، همچنین ابزار کار و تولید، تا حد امکان باید به مالکیّّت اشتراکی درآیند، تا از طبقاتی شدنِ جامعه جلوگیری شود.
پ) اقتصاد و قوانینِ اقتصادی هر منطقه، باید ضمن تأمین نیازهای مالیِ اهالی، سلامت محیط زیست آن منطقه را نیز تضمین کند .
ت) از طرحهای دیگری که حزب برای پخش برابر ثروت و اطلاعات و آزادی اقتصادی شهروندان در نظر دارد، استقرار وزارتخانهها در استانهای مختلف است؛ یعنی دیگر تجمع وزارتخانههای مختلف را در پایتخت نخواهیم داشت، بلکه هر وزارتخانه را در یکی از استانها مستقر خواهیم کرد. به این ترتیب، هر استان میتواند بخش بزرگی از قدرت اقتصادی و فرهنگی و همچنین قدرت سیاسی کشور را در دست داشته باشد.
دیدمان حقوقی:
در نگاه حزْبْ «قانون» بهمثابۀ مجموعه قراردادهای اجتماعیای است که مسیر همزیستیِ شهروندان را در کنار یکدیگر هموار میکند. پس هر چه قوانین جامعهایْ انسانیتر و دقیقتر بر مبنای آزادِیِ انسان وضع شود، در آن جامعه، انسانْ بیشتر رعایت خواهد شد. حزِبِ ما، قانون را عاملی بسیار تعیین کننده در فرهنگ ملّّی و حکومتِ قانون را عاملی مؤثر در رشد و توسعۀ کشور میداند. حزب براندازان، بر خلاف سایر احزاب، قصد ندارد تا سهمی در کرسیهای مجلس، دولت و قوۀ قضاییه داشته باشد، اما به رسم آییِنِ همیشگیِ خود مشاور مردم و منتقدِ دائمی این نهادها باقی خواهد ماند و با روشنگری و سازماندهِیِ جنبشهای عدالت خواهانه و مردمی، بستر را برای وضع هر چه بیشتر قوانین انسانی و جلوگیری از ایجاد قوانین ضدِِّّانسانی فراهم خواهد کرد ،طوریکه امنیِّتِ جانی و مالی شهروندان، به دلیل ضعف قوانین به خطر نیفتد و اجرای عدالت ،بهانهای برای قراردادن شهروندان در تنگناهای قانونی و گذراندن بخشی از زندگیشان در زندانهای سرمایهداری نباشد.
ما معتقدیم که قانون اساسیِ جدید بایستی با محوریت آزادی نوشته شود ،بهگونهای که رهایی از خرافات مذهبی، در بندهای آن لحاظ شده باشد. قوانین تازه باید بهگونهای باشند که از ایجاد هر گونه تبعیض، بخصوص تبعیض جنسیتی جلوگیری کنند .نیمی از جمعیِتِ ایران را زنان تشکیل میدهند، آنها باید بتوانند در کمال عدالت و برابریْ از حقوق انسانیِ خود بهرهمند شوند؛ حزب ما بهعنوان پرچمدار مبارزات فمنیستی، از هرگونه تلاشی برای رسیدن زنان به حقوقشان استقبال خواهد کرد. بیشک قوانینی چون قانون ارث، حضانت فرزندان، خروج از کشور و تمام قوانین ضدِّزنی که در جمهوری اسلامی و حکومتهای پیشین وضع شده، در فردای براندازی لغو خواهند شد و زنان ایرانیای که قرنها مورد ظلم بودهاند، به خواستهای تاریخیِ خود دست خواهند یافت. در راستای رفع تبعیض، «دگرباشان جنسی» نیز از حقوقی برابر با دیگر شهروندان برخوردار خواهند بود و در زمینۀ حقوق کودکان که آیندهسازان ایران هستند، اصلاحات اساسی انجام خواهد شد. قوۀ قضاییه بهعنوان پشتوانۀ این قوانین، باید در نهایت استقلال از سایر قوا فعّّالیت کند و فضایی امن را برای فعّّالیتهای اقتصادی و فرهنگی و… فراهم آورد. از نکات دیگری که پیشتر نیز ذکر شد ،«عدم مداخلۀ باورهای مذهبی در وضع و اجرای قوانین» است. در بخش قضایی نیز باید تمام آنچه که به نام «مجازات اسلامی» در جمهوری اسلامی قرار داشته، حذف شده و مجازاتهایی چون «اعدام و سنگسار و قطع عضو» از دستور کار قوۀ قضاییه خارج شود .خلاصه اینکه ساختار قوۀ قضاییه باید از تجربۀ حقوق بینالملل که دستآورد بشریّت است تبعیت کند و نباید به بهانۀ اعتقادات مذهبی و قومی، در «دهکدۀ جهانی مارشال مکلوهان» علیهِ انسان اقدام کند.
دیدمان فرهنگی:
ایرانْ مرکز اقوام مختلف است. تحقّق «ایالات متحدۀ ایران» خواست اصلی ماست، با توجهِ برابر به انواع زبانها و خرده فرهنگهای ایرانی، این مهم ممکن خواهد شد. ایرانْ مهد فرهنگ و محلِ تلاقی فرهنگهاست. قرنها جنگ و هجوم خارجی، از ایران کشوری چندفرهنگی ساخته که مملو از خرده فرهنگهاست؛ خرده فرهنگهایی که در طول چهارده قرنِ اخیر، همواره در سایۀ استعمار اسلامی رنگ باختهاند. اکنونْ زمان احیاست؛ وقت آن است که به عمر اسلام در ایران پایان داده و به احیای فرهنگ و تمدن ایرانی بپردازیم .حزب براندازان، بهعنوان پرچمدار مبارزه با استعمار اسلامی و فرهنگ متجاوز تازیان، پیشتر «پایان اسلام در ایران» را اعلام کرده و در راستای احیای فرهنگ و فلسفۀ ایرانی گام برداشته و بهمنظور سرعتبخشیدن به این امر، حزْبْ مجموعه فعالیتهایی را در نظر دارد که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد:
الف) رفع همهجانبۀ سانسور و اعمال آزادیِ بیحد و حصر با محوریت آزادی مطلق بیان، برای تمام فعّالاِنِ عرصۀ فرهنگ و هنر و سیاست.
ب) ایجاد و گسترش رسانههای آزاد و آگاهی بخش در جهت احیاء و معرفیِ فرهنگ ملّّی.
پ) احیای «فرهنگستان زبان پارسی» که در دوران حکومت ملاشاهی به کلی بیمصرف و گمراه شده است. یکی از کارهای بزرگی که باید هر چه سریعتر در این زمینه انجام شود ،مبارزه با سویههای زنستیز زبان است .
ت) آموزش زبان و هنِرِ اقوام ایرانی، در مدارس و دانشگاهها و ایجاد فضای آزاد کار برای فعّالینِ خرده فرهنگهای ایرانی و گسترش فرهنگ توریسم در تمام استانها، جهت معرفیِ میراث فرهنگی ایران.
ث) معرفی فرهنگ ایرانی از طریق سفارتخانههای ایران در خارج از کشور: در این زمینه تمام حکومتهای ایرانی در طول تاریخ عقیم بودهاند، بهعنوان مثال غذاهای متنوع ایرانی از این استعداد برخوردارند که نام ایران را در دنیا پرآوازه کنند و با برپایی همایشهای ایرانی درسرتاسر دنیا بهراحتی میتوان به معرفی خوراک ایرانی پرداخت .
رویکرد سیاسی:
حزْبْ در نظر دارد تا هر چه سریعتر کارنامۀ سیاه حکومت ملاشاهی را در عرصۀ سیاست خارجی کنار زده و برای رشد و توسعۀ ایران و همچنین برقراری صلح در سطح دنیا، با دیگر کشورها روابطی منطقی را بر مبنای منافع ملّّی آغاز کند. به همین دلیل، لازم است که اقدامات زیر هر چه زودتر در دستور کار قرار بگیرد:
الف) خاتمه دادن به مداخلۀ نظامی و غیرنظامی در کشورهای دیگر و برگرداندن تمام نیروهای منتسب به ایران، از کشورهای درگیر جنگ .
ب) افشای تمام قراردادهایی که با دیگر کشورها بسته شده و علیهِ منافعِ ملّّی بوده و تلاش برای لغو آنها.
پ) ایجاد روابط دوستانه با سایر کشورها، جهت همکاری و گسترش صلح در دنیا و تلاش برای بهبود وضعیت زیستمحیطیِ کرۀ زمین.
ت) اصلاح کارکرد تمام سفارتخانههای ایران، آنگونه که فرهنگ و بودوباش ایرانی را نمایندگی کنند و پاسدار منافع ملِّیِ ایران باشند، نه اسلام!
دیدمان سیاست خارجی:
حزب براندازان اعتقاد دارد که در ایران، سیاسْتْ به شکل علمی و ملّی دنبال نشده و سیاستمدارانی که مدام منافع ملّّی مدِّّنظرشان باشد، انگشت شمارند؛ از این رو، حزْبْ در پِیِ آن است که تحولاتی بنیادین را در حوزۀ سیاست اعمال کند که برخی از مهمترین آنها، به شرح زیر است:
الف) قانون اساسی کشور، باید بر مبنای اعلامیۀ جهانی حقوق بشر و با محوریتِ آزادی تنظیم شود و اثری از باورهای مذهبی و ایدئولوژیک در آن نباشد.
ب) مردم، باید در تصمیمگیریها و نحوۀ ادارۀ روستا، شهر، استان و کشورِ خود دخیل باشند .
بههمین منظور، باید موجباتِ آموزش سیاسی شهروندان، از سنین کودکی فراهم شود و همچنین مراکزی تحت عنوان «ادارات همهپرسی» وظیفه خواهند داشت تا شرایط را برای برگزاری همهپرسی فراهم کنند.
پ) تعداد قوای اداریِ کشور، باید از سه قوّّه به چهار قوّّه تغییر کند که قوّّۀ چهارم، همان «سازمانهای همهپرسی» خواهند بود.
ت) حکومت نباید نقش خدا، پدر و یا قیِّمِ شهروندان را داشته باشد و باید بداند که کارفرمایی جز مردم ندارد.
ث) فرماندۀ نیروی نظامِیِ کشور، باید توسط مردم انتخاب شود تا خدمتگزاِرِ شخص و گروه خاصی جز مردم کشورش نباشد؛ در واقع، مردمْ فرماندهِیِ کل قوا را بر عهده خواهند داشت.
ج) تشکیل احزاب و تشکلهای صنفی و اجتماعی، باید آزادانه انجام شود، بهگونهای که شهروندانِ ایرانی با هر اعتقادی بتوانند در آموزش و تصمیمگیریهای سیاسیِ کشور دخیل باشند.
چ) تمام اقوام ایرانی، باید بتوانند در مدارس و دانشگاههای شهر و استان خود، به آموزش زبان مادریشان بپردازند ،«زبان پارسی» نیز، زبان مشترک تمامِ ایرانیان خواهد بود.
ح) رسانه، باید بهعنوان بنیادی مستقل، همواره نقش بازوی آگاهی رسانِ جامعه را ایفا کند، تا از بروز و فراگیری فساد جلوگیری شود. آزادیِ فعّالیت احزاب، یکی از اصلیترین دلایل مبارزۀ ماست ،در نتیجه ساختار حکومت باید شرایطی فراهم کند تا تمام احزاب از تریبون برخوردار باشند.
محیط زیست:
ایرانْ از دیرباز کشوری چهارفصل بوده و بخش بزرگی از گونههای قدیمِیِ گیاهی و جانوری در کشور ما میزیند، مشکل محیط زیستِ ایران، یک موضوع ملّیست که نگرانی فعّّالین محیط زیست را در سرتاسر دنیا برانگیخته است. چهار دهه خیانتِ سران حکومت ملاشاهی و به تاراجبردنِ منابع طبیعی و نابودیِ استعدادهای زیستمحیطیِ کشور، باعث شده که بیش از نیمی از پوشش گیاهی و هشتاددرصد از جمعیت جانوری ایران، در طول این چهل سال نابود شود .
پروژههایی چون «سدسازی و انتقال آب و ساخت نیروگاهها و کارخانجات صنعتی»، همواره بهگونهای پیش رفته که بخشی از خاک کشور را به بیابان بدل کند .حزب براندازان بهخوبی به این امر واقف است و توجه ویژهای به محیط زیست ایران دارد:
الف) متوقف کردنِ پروژههای سدسازی و انتقال آب و جایگزین کردن فناوریهای جدیدِ ذخیره و تصفیۀ آب در کشور.
ب) متوقف کردن جنگلزدایی و جایگزین کردن فناوریها و منابعِ دیگر برای صنایعی مانند چوب و کاغذ و صنایع سلولزی.
پ) افزایش پوشش گیاهی بهمنظور جلوگیری از حوادثی مانند سیل و هجوم ریزگردها.
ت) افزایش پارکهای مّلّی و مناطق حفاظت شده، جهت حفظ گونههای گیاهی و جانوریِ در حال انقراض.
ث) ایجاد موازنه بین محصولات کشاورزِیِ وارداتی و صادراتی، بهگونهای که تولید یک محصول ،باعث ازبینرفتن سرمایۀ ملّّی نباشد و واردات آن، بهصرفهتر باشد
ج) مکانیزه کردن بخش کشاورزی و جایگزین کردن جدیدترین فناوریهای آبیاری و تصفیه ،جهت صرفهجویی در مصرف آب.
چ) جایگزین کردن انرژیهای پاک به جای سوختهای فسیلی و بهکارگیری فناوریهای جدید در جهت تأمین انرژی.
ساختار نظامی:
بهدلیلِ آنکه کشور ما در منطقهای جنگخیز قرار دارد و در طول تاریخ همواره مورد حملۀ کشورهای دیگر قرار گرفته، حزْبْ وجود یک نیروی نظامِیِ قدرتمند و ملّّی را برای کشور حیاتی میداند. موارد زیر، بخشی از مهمترین نظرات حزب در خصوص ساختار نظامِیِ آیندۀ ایران را شامل میشود:
الف) انحلال کامل سپاه پاسداران و بسیج و تمام احزاب و گروههای اسلامی و مصادرۀ اسلحه و مهماِتِ آنها به نفع نیروهای نظامیِ ملّیمردمی.
ب) چهلوپنج روز آموزِشِ نظامِیِ اجباری و رایگان برای تمام دختران و پسرانی که به هجدهسالگی رسیده باشند. داوطلبانی که پس از دورۀ آموزشی، در خدمِتِ نظامی بمانند ،مانند بقیه کارکنان از حقوق و مزایا برخوردار خواهند شد؛ این حقوق، برابر با حداقل دستمزدِ تعیینشده برای کارگران است و با افزایشِ تخصِصِ افراد، افزایش مییابد.
پ) الغای سلسله مراتب موجود در واحدهای نظامِیِ تخصصی، بهگونهای که کرامت انسانیِ هیچکسی در زمان آموزش یا خدمتِ نظامی، پایمال نشود.
مرامنامۀ حزب براندازان