🔸برای تمایل ایرانیان به مهاجرت نمیتوان آمار و ارقام دقیق داد اما شکی نیست که عدهی زیادی از جامعه کنونی ایران، در سالهای اخیر به دنبال راهی برای خروج از کشور میگردند. برخی ارقام از حضور پنج میلیون ایرانی در خارج از کشور خبر می دهد که بخش وسیعی از آنها تحصیلکرده و متخصص هستند. آمارهای داخلی نیز نشان میدهد هرساله حدود شصتهزار نفر از ایران مهاجرت میکنند که آمار سازمان ملل و صندوق بین المللی پول آن را صدوپنجاههزار تا صدوهشتادهزار نفر برآورد کرده که هفتاد تا هشتاد درصد آنها قشر تحصیلکرده و متخصص هستند. همچنین بنابر آمارهای مجلس، وزارت آموزش و پرورش و… هفتاد درصد از رتبههای برتر کنکور، المپیادیها و مدال آوران علمی از کشور خارج شدهاند.
🔸علم جامعهشناسی ده عامل اساسی را در شدت گرفتن این موجهای مهاجرتی معرفی کرده است: ۱) سیاسی ۲)اجتماعی و فرهنگی ۳)اقتصادی ۴)اقلیتهای قومیتی مثل هموطنان کرد، بلوچ، آذری ۵)اقلیتهای مذهبی ۶)کسب دانش، هر روزه بر این آمار افزوده میشود، ۷) محدودیت در تجارت ۸)هنرمندان، درصد زیادی از مهاجرت را به خود اختصاص دادهاند ۹)مقامات حکومتی، اعضایی که در دهههای شصت و هفتاد از سران حکومتی بودند، اما دههی نود این مقامات از آنها سلب شد، ۱۰)حوادث و اتفاقات طبیعی و اکوسیستمی. این اطلاعات بر اساس پژوهش از طریق علم جامعه شناسی و مطالعهی انگیزهی مهاجران جمعآوری شدهاست.
🔸عدهای از سیاسیون، مهاجرت ایرانیان را به چهار برههی زمانی تقسیم میکنند: مهاجرت ۱) آریستوکراتهای دوره پهلوی در آستانه انقلاب؛ ۲) گروههای انقلابی در دههی شصت؛ ۳) مجموعههایی که در دهه هفتاد به امید زندگی بهتر در شرایط مناسبتر از کشور خارج شدند. ۴) پس از اتفاقات سال هشتادوهشت.
همانطور که مشاهده کردید، بیشتر دلایل مهاجرت در سالهای اخیر، انگیزهی سیاسی داشته است. اما بطور خلاصه میتوان گفت که: بحرانها و مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در قالب تظاهرات سراسری و شورشهای خیابانی ظهور پیدا کرده است. این روزها حتی سران عالیرتبه حکومتی هم نسبت به وقوع انقلاب بیم دارند. از سوی دیگر ترس از وقوع جنگ در ایرانیان شدت گرفته، همچنین بلایای طبیعی مثل بحران آب، زلزله، خشکسالی، ریزگردها، رویدادهای شدید آب و هوایی، سیل، فرسایش خاک، فرونشست دشتها و مرگ طبیعی زیستگاههای تاریخی، و درنهایت تخریب اکوسیستم هر روزه شرایط را برای زندگی ایرانیان دشوارتر کردهاست. طبیعتست که در چنین وضعیتی، عدهای که تخصص، توانایی مالی یا موقعیت مناسبی داشته باشند، گزینهای مناسبتری برای برگزیده شدن از میان صف طولانی و گستردهی متقاضیان مهاجرت میباشند.
🔸زیانها و مخاطراتی که با مهاجرت، بر کشور تحمیل میشود: ۱) ضربهی اقتصادی: در واقع ایران نیروی انسانی باارزشی را که هزینه زیادی صرف تولید آن کرده، به صورت رایگان به خارج صادر میکند. مطالعات و تحقیقاتی در رابطه با خسارات سنگین فرار سرمایهها(مهاجرت سرمایهداران)، فرار مغزها(مهاجرت نخبگان و متخصصان) جمعآوری شدهاست، که مصداق این گزارش است، حتی میتوان با سرچ ساده و گذری از گوگل به آن دست یافت. ۲)ضربهی اجتماعی: این خسارات، بطور دقیق، روشن و قابل اندازهگیری نیست. دومین خطر و خسارتی که به کشور وارد میشود، میتواند ناامیدی و سرخوردگی کسانی باشد که تازه اقدام به مهاجرت کردهاند اما با شکست و عدم موفقیت مواجه شدند. بطور مثال حدود یکونیم میلیون نفر از ایرانانیان متقاضی مهاجرت به کانادا و استرالیا شدند! در حالی که آمار سالانه مهاجرت ایرانیان به این کشورها، تا به الان کمتر از مرز دههزار نفر بودهاست.
همچنین وضعیت پیچیده سیاسی و اجتماعی در جهان، قاعدتن مهاجرت را سختتر از گذشته کرده است! وضعیت پناهجویان سالهای اخیر خاورمیانه از یک طرف و ایجاد فضای ملتهب ملی و حساسیتها و مانورهایی روی حس ناسیونالیستی در کشورهای غربی از طرف دیگر، باعث تکمیل شدن ظرف اروپا و آمریکا برای مهاجرت شده است، و همین امر سبب شدهاست که جای زیادی برای مهاجران ایرانی باقی نمانده باشد. این وضعیت باعث میشود بار سرخوردگی و ناامیدی حاصل از شکست برنامه مهاجرتی نیز روی سایر سرخوردگیها و مشکلات جامعه افزوده شود و طبیعتن، بار بحرانها در ایران به همین علت فزونی خواهد گرفت. جمعآوری دقیق خسارات احتمالی ناشی از این وضعیت کار سختیست. اما حتی مشاهده و توجه نهچندان دقیق کافی است که بپذیرید با ادامه این وضعیت آیندهی ترسناکی در انتظار ماست.