نیچه‌ی آنارشیست

نيچه‌ى آنارشيست

نيچه يك سفره‌ست؛ سفره‌اى مملو از غذاهاى رنگارنگ كه بسيارى‌شان با ذائقه‌ى خيلى‌ها سازگار نيست. بى شك نيچه و ماركس و فرويد پيامبرانِ عصر حاضرند و البته كه تأثير نيچه بر گفتمان‌هاى فكرى امروز قابل قياس با آن دو ديگر نيست. على‌رغم اينكه فلسفه‌ى سياسى‌اش به شدت تحت تأثير “استيرنر” فردگرا و آنارشيست است با اين‌همه بسيارى از كمونيست‌هاى كلاسيك با علم كردنِ چند گزاره‌ى نيچه‌اى، او را دشمنِ باتوم به دستِ آنارشيست‌ها قلمداد كرده و غافلند كه وى مخالفِ هر چه و همه چيز بوده عليه هر نحله و گروهِ سياسى گزاره‌اى پرتاب كرده!
نيچه در جايى نوشته “من در خانه‌ى خودم ساكنم، از هيچ احدى تقليد و تبعيت نمى‌كنم”؛ اين دو جمله يكى از آنارشيستى‌ترين گزاره‌هاست و نشان مى‌دهد كه وى جز به فرديتش پايبند نبوده، پس با آنارشيستى پنهان طرفيم كه مايل نبوده در هيچ صفى بايستد. طى قرن بيستم هر ايسم سياسى به گونه‌اى خودش را به افكارِ نيچه ماليده و مثل غزليات حافظ آن را به نفع خود تأويل كرده، طورى كه او را سرِ سفره‌هاى فاشيستى، لیبرالیستی، آریستوکراتیک، نازیستی، کاپیتالیستی و آنتى‌کاپیتالیستی نشانده، بى كه توجهى به نزاع نيچه با دولت كرده باشد، على‌الخصوص آن‌جا كه مى‌نويسد: “اى برادران جايى كه دولت به پايان برسد رنگين‌كمان و پل‌هاى ابرانسان را خواهيد ديد”.
نيچه در تقابل با هم‌سطح‌سازىِ مدرنيستى و برابرىِ مسيحى و دمكراسى كاپيتاليستى، مفهومِ ابرانسان را يگانه پادنهادِ مدرنيته قرار مى‌دهد كه تعريفِ ديگرى از آزادىِ آنارشيستى‌ست كه با تمامِ اشكالِ معاصرِ دولت در ستيز است. در جايى نوشته‌ام آنارشيست بايد باشى، نمى‌توانى بشوى و اگر باشى حتى نمى‌توانى انكارش كنى! از اين جهت نيچه على‌رغمِ چند گزاره‌اى كه عليه آنارشيسم دارد يك آنارشيستِ مخفى در خود داشت طورى كه سايه‌اش را مى‌توانى بر تمام رفتارزنى‌ها حتى زندگىِ خصوصى‌اش ببينى.

اشتراک بگذارید!