حزب ایرانارشیسم

حزب ایرانارشیست
ایرانارشیسم یک تز سیاسی است که توسط علی عبدالرضایی شاعر، نویسنده، فکرپرداز و سیاست‌مدار ایرانی مطرح شده است.
ایرانارشیسم برای اولین بار حدود شش سال پیش در سلسله سخنرانی‌های عبدالرضایی در یوتیوب با نام «وقت ایرانارشیسم» معرفی شد. البته بعدها به صورت گسترده در کتاب‌های آنارشیست‌ها واقعی‌ترند، دیل گپ، کارناوال‌های انتخاباتی، ایرانارشیست‌ها از فردا آمده‌اند، فراداستان فرودستان و رکیک‌تر از ادبیات با جزئیات معرفی شد. به گفته‌ علی عبدالرضایی این تز سیاسی با توجه به فرهنگ و حکمت ایرانی نوشته شده و نگاهی به منافع ملی دارد و در واقع تنها چپ ملی است.
ایرانارشیسم از دو کلمه‌ی ایران و آنارشیسم تشکیل شده است. آنارشیسم به معنای اقتدارستیز و ضد اتوریته است.
کلمه ایران نیز جدای از اینکه نگاهی ملی را تداعی می‌کند، دلیل اصلی استفاده از آن توجه ویژه‌ی علی عبدالرضایی به خرد ایرانی و متفکران ایرانی است. برای مثال می‌توانید تحلیل علی عبدالرضایی در مورد منصور حلاج و یا سلسله بحث‌هایی که پیرامون اندیشه‌های کسی مثل شمس تبریزی یا نحله‌های فکری ملامتیه و نقش بندیان انجام شده را دنبال کنید.
البته عبدالرضایی طی یک بحث تئوریک با نام «دانش مرکزی، رهیافتی به سوی تمدن» دلیل توجه خود را به حکمت ایرانی اینگونه بیان می‌کند:
«هر تمدنی یک دانش مرکزی دارد که به دانش‌های دیگر شکل و چارچوب می‌دهد، در تمدن ایران باستان، حکمت نقش این دانش مرکزی را داشت. در تمدن رومی و یونانی هم فلسفه این نقش را ایفا می‌کرد. این‌که من در تمام این سال‌ها روی حکمت ایرانی تاکید می کنم، بی‌دلیل نیست.
هر تمدنی زمانی می‌تواند خودش را احیا کند که این چارچوب معرفتی و علمی را داشته باشد تا بتواند چارچوب مفهومی حاکم را شکل دهد و سپس برآیند این دو دانش مرکزی، بدل به «چارچوب کنشی» بشود. چرا که فقط این چارچوب کنشی‌ست که می‌تواند تدبیر و عقلانیت را حاکم کند. وگرنه نتیجه، همین اوضاع نابسامانی‌ست که در حال حاضر شاهد آن هستیم.»
به گفته‌ی عبدالرضایی ایرانارشیسم از نقطه‌ای آغاز می‌شود که ما به درکی از تاریخ تراژیک و تاریخ کمیک رسیده باشیم و اساسن تا زمانی که این تاریخ فهمیده نشود، نمی‌توان دست به عمل ایرانارشیستی زد.
بحث تاریخ کمیک و تاریخ تراژيک در ایرانارشیسم
“از کالج شعر و کالج داستان تا حزب ایرانارشیسم”
در اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ علی عبدالرضایی به پیشنهاد یکی از مخاطبانش وارد گروه تلگرامی آنالیز آثار علی عبدالرضایی شد، و چند روزی را صرف گفتگو با شاعران و منتقدان جوان کرد، طی این چند روز وقتی متوجه علاقه آنان شد تصمیم گرفت کالج شعر عبدالرضایی را تاسیس کند و بعدها کالج داستان عبدالرضایی نیز تاسیس شد.
طی دو سال و نیم عبدالرضایی وقت شبانه‌روزی خود را در اختیار شاعران و منتقدان نسل تازه قرار داد و مبانی تئوریک روز جهان را به آنان معرفی کرد و به کمک همین جمعیت بوطیقای شعر فارسی نوشته شد. کاری که تا پیش از این انجام نشده بود. حاصل این فعالیت یازده شماره مجله فایل شعر و هزاران فایل سخنرانی در یوتیوب بود. البته وبسایت جهانی شعر یعنی (Poetry International Web) نیز ویژه نامه‌ای از فعالیت کالج شعر و داستان و هشت شاعری که در همین کلاس‌ها تربیت شده بودند منتشر کرد که می‌توان آن را به عنوان یکی از بزرگترین موفقیت‌های شعر معاصر ایران قلمداد کرد.
عبدالرضایی طی تمام این سال‌های با نقدهای تند و تیز خود حیله‌های حکومت ملاشاهی را فاش کرده بود و طی انتخابات ۱۳۹۶ نیز با انتشار کتاب کارناوال‌های انتخاباتی به صورت تئوریک به مخالفت با بالماسکه انتخابات پرداخت و کتابی را که به صورت سریالی تا روز انتخابات نوشته بود چند روز قبل از رای گیری منتشر کرد.
اما جریان ایرانارشیسم به صورت جدی از دی ماه شروع شد. وقتی که عبدالرضایی همزمان با قیام فرودستان به انتشار بیانیه مشغول شد، که بعدها این بیانیه‌ها در کتاب فراداستان فرودستان منتشر شد. اعضای کالج شعر و داستان نیز با حضور در خیابان‌ها و فضای مجازی مشغول مبارزه عملی شدند و در نهایت گروه کالج داستان با تغییر اسم به کارگاه ذمکراسی فعالیت سیاسی خود را آغاز کردند. بعد از مدتی فعالیت به درخواست اعضا نام کارگاه دمکراسی به کارگاه انقلاب تغییر کرد و با سرکوب قیام فرودستان، عبدالرضایی چندین سخنرانی پیرامون تشکیل شورای هماهنگی انقلاب انجام داد. همچنین طی این مدت گروه کارگاه انقلاب شرایطی را مهیا کرد تا افراد مختلف با نگاه‌های گوناگون در این گروه سخنرانی کنند از جمله این افراد می‌توان از: امین قضایی،‌ علی اشرفی، جابر کلیبی، رضا مهربانی، مهدی جلالی تهرانی، آرش نظامی، شاهد علوی، پژواک کوکبیان، منصور اسانلو، حسین نایب هاشم، حمید تقوایی، پری عسگری، فرهنگ قاسمی، نیک آهنگ کوثر، فرهاد بشارت و… نام برد.
“شروع فعالیت جنبش و حزب ایرانارشیسم”
بعد از فعالیت‌های گسترده و با موفقیت در فاز اول عملیات ساعت سیاه که در بیش از 1500 نقطه ایران انجام شد، اعضای گروه کارگاه انقلاب که سال‌ها اندیشه‌های عبدالرضایی را دنبال کرده بودند پیشنهاد دادند که فعالیت جنبش ایرانارشیسم آغاز شود، که با رای اکثریت نام گروه از کارگاه انقلاب به جنبش ایرانارشیسم و هم‌اکنون به حزب ایرانارشیسم تغییر کرده است و به صورت رسمی در تاریخ 25/مهرماه/1397 حزب ایرانارشیسم شروع به فعالیت کرد.
تا امروز حزب ایرانارشیسم را می‌توان یکی از فعال‌ترین گروه‌های مبارزاتی معرفی کرد که با روش‌‌های مختلف چه در فضای مجازی و چه در شعارنویسی‌ها و آتش زدن پایگاهای بسیج و سپاه جنگ خود را با حکومت ملاشاهی ادامه داده است. همچنین با وجود تعداد زیادی هسته‌ی پارتیزانی سعی کرده است فضای شهرهای مختلف ایران را ملتهب نگه دارد و در اعتراضات هسته‌های اولیه را تشکیل دهد. در فضای مجازی نیز با افشای حیله‌های اتاق فکر بارها دست حکومت ملاشاهی را رو کرده است. از جمله ماجرای خزر که جنجال زیادی به پا کرد، طوری که حکومت ملاشاهی مجبور شد خانواده علی عبدالرضایی را گروگان بگیرد.
در نهایت باید گفت ایرانارشیسم یک بود و باش جدید را تعریف می‌کند که نمی‌توان آن را در یک یا چند کتاب و یا طی یک مانیفست معرفی کرد.
این تز از نظر زیرساخت تئوریک به اکوسوسیالیسم، کمونالیسم، آنارشیسم و لیبرتاریانیسم نیز نزدیک و از هرکدام از این نحله‌های سیاسی تاثیر گرفته است که در بحث‌های مختلف به صورت جزئی به آن پرداخته شده است. ایرانارشیست‌ها هیچگاه پی حکومت نیستند و همیشه به عنوان مخالف و یا منتقد حکومت باقی خواهند ماند. همانطور که از شعار اصلی آنان مشخص است.
ما هیچ‌چیز برای خود نمی‌خواهیم، همه‌چیز را برای همه می‌خواهیم

اشتراک بگذارید!