پرسید محمد خاتمی که آدم بدی نیست پس چرا اینقدر به او و اطرافیانش حمله میبری؟ گفتم آبلیسِ خندان عباییست که روی کپّهای گُه را پوشانده و بیست سال است موجب استتارِ وقاحت شده! خاتمی روی دیگر همان خامنهایست، هر دو مادرسیّدند! هر دو عمامهچی و باز از همه مهمتر هر دو مادرسیّدند و ایران پاکیزه نمیشود مگر آن شش میلیون مادرسیّد بهطور کامل پاکسازی شوند. ما بهقدر کافی از حملهی اسلام تلفات دادهایم، دیگر نباید به هیچ جریانی که به اسلام و سنّت ملایی پایبندست میدان داد! بیشک ایران دیگر نمیشود ایران مگر آنقدر سر بلند کنیم که دیگر چشممان به کشورهای شلوارپارهی همسایه نیفتد. تکتکمان خستهایم از عراق و عقبماندهگی عربی و عربستان، دیگر از حقارت پاکستان و مظلومیت افغانستان و وقاحت روسیه به تنگ آمدهایم! یککاره باید از روی ترکیه بپریم و تمامچشم به غرب نگاه کنیم و بیاموزیم که اشتباه را تکرار نکنیم. دیگر باید بیخیال امید کاذب شویم، مرگ فرد دیگر چارهساز نیست، هر بار که جمهوری اسلامی رو به قبله میافتد جار میزنند که خامنهای دارد میمیرد! مرگ خامنهای نه تنها وضع را بهتر نمیکند بلکه اوضاع را وخیمتر هم میکند. اگر روشنفکری در حال اغمای ایرانی دست از ترسهای پوشالیِ خود برندارد. نه از عربدههای توخالیِ بسیج و سپاه بترسید نه عشوههای گاندیوارِ اصلاحطلبها را جدی بگیرید! کسی از شما نمیخواهد اسلحه دستتان بگیرید فقط آندستهای را که از جانشان میگذرند دستکم نگیرید! اینکه عدهای هنوز در حرفها و نوشتارشان تأکید میکنند که برانداز نیستند معنای دیگرش این است که بسیجی و پاسدارند یا از زمره آدمهای بیرگ و بیتفاوتند که اگر دنیا را آب ببرد آنها را خواب میگاید! درستست اکثریت شاید با طیف برانداز نباشد اما همیشه در همهجای تاریخ این اقلیّت بوده که دنیا را عوض کرده! دارم صدای پای گله را میشنوم! بهزودی بسیاری از دستهها و جریانهای علفی به صحنه اندر خواهند شد، وای اگر روشنفکری شعوری اینبار هم تکانی به خودش ندهد و در برج عاج خود بنشیند.